تأثير پوشش تركان درغرب

برگزيده مقاله: اسماعيل حامي دانشمند


برگردان: ملاعاشور قاضي

معمولاً بر اين تصوريم كه لباس و پوشش مدني را از غرب دريافت داشته‌ايم، در صورتي كه پوشش قديمي ترك مهمترين عامل در شكل گيري پوشش كنوني مي‌باشد.

متخصصان از نقطه نظر لباس، انسانها را به چهار گروه بزرگ تقسيم مي‌كنند:

  1. گروه كاملاً ابتدايي و عقب مانده: اين گروه متشكل از قبايل اوليه‌اي است كه به غير از كمري به شكل T چيز ديگري نمي‌شناسند. اين سرو وضع كه در اقيانوسيه و آسيا تثبيت شده است، شامل كرباسي است كه از بين پاها گذشته و به كمر وصل مي‌شود.
  2. گروه دوم گروه پشتامالي‌ها (لنگ حمامي‌ها) است. پوشش اين گروه در وضعيتي با برگهاي انجير در بدنهاي عريان است.
  3. گروه توگو- احرام، مخصوصاً در بين قبايل افريقاي شمالي كه پوشش آنها شامل پارچه‌اي بدون درز است كه به بدن پيچيده مي‌شود. اين پوشش در ازمنه‌ي قديم در حوزه تمدن (Greco-Romain) يونان روم و در بين يونانيان و روميان رايج بوده است.

4) كامل‌ترين گروه، گروهي است كه پوشش آنها البسه دوخته شده به شكل كت شلوار است. منشاء اين نوع لباس قوم ترك آسياي ميانه است.

پروفسور Georye Montandon (اتنولوژليست مكتب آنتروپولوژي پاريس در صفحات 337 336) اثرش به نام « Traite d'Ethnologie culturelle » كه به سال 1934 در پاريس به چاپ رسيده است اينطور مي‌نويسد: اولين بار شلوار را تركان آسياي ميانه به چين وارد كرده‌اند.

به اروپا كه مي‌رسيم، در اواخر قرون قديم و اوايل قرون وسطي يونانيان و روميان به جز احرام البسه ديگري مشاهده نمي‌كنيد!

نمد هم كه در پوشش كنوني اروپايي فقط در ساخت كلاه به كار مي‌رود، در حوزه‌ي يونان روم ناشناخته بوده است.

پروفسور Robert انسان‌شناس دانشگاه كاليفرنيا در اثرش كه تحت نام culturelle Manuel dAnthropologie به زبان فرانسه ترجمه شده است، در صفحه 138 ترجمه فرانسوي اثرش كه به سال 1936 در پاريس به چاپ رسيده است مي‌نويسد كه نمد از ابداعات تركان است و نمد كه در موارد زيادي كاربرد دارد، از تركان به يونان و روم انتقال يافته است و حتي يونانيان و روميان قديم با استفاده از «يامچي» تركان (نوعي باراني پشمي يا نمدي) خود را از باران محافظت مي‌كرده‌اند!

كت و شلوار خيلي ديرتر از «نمد» و «يامچي» به حوزه فرهنگ غرب (Occidentalaide) وارد شده است.

مردم اين حوزه فرهنگي كه پوشش تمام دوران قديم آنها را فقط احرام تشكيل مي‌داده است، از اواسط قرون وسطي به يكباره انقلابي در پوشش را تجربه مي‌كنند. علت اين امر را در اثر ياد شده‌ي Montandon و در همان صفحه مذكور مي‌يابيم پس از سقوط روم غربي و هم زمان با نفوذ عناصري از سمت شمال به حوزه‌ي درياي سفيد، ورود شلوار به اين حوزه نيز راه را براي دگرگوني‌اي بزرگ در تاريخ لباس همواره مي‌سازد.

مُدي كه عناصر نفوذ كننده از سمت شمال به حوزه‌ي ايران روم در جنوب آورده‌اند، مُد قوم ترك آسياي ميانه است كه توسط هونهاي آتيلا در سرتاسر اروپا گسترش يافته است! از آن تاريخ، احرام قديمي روم موجوديت خود را عمدتاً در آفريقاي شمالي محافظت كرده است.

مونتادون Montandon اين پوشش مدني قوم ترك آسياي ميانه را كه در شرق به چين و در غرب به حوزه فرهنگي يونان روم وارد شده است اينطور توصيف مي‌كند: شلوار بلند يا شلوار اسب سواري چكمه‌دار، رداي بلند و گشاد و براي پوشش سر «بؤروك» (عرقچين) يا «قالپاق» (نوعي كلاه پوستي).

اواخر جلد اول اثرمان به نام: « Turklerle Hind-Avrupalilarinin menşe birligi» كه در استانبول به چاپ رسيده است، تصوير چهار مجسمه قديمي تركي را براي اولين بار نشر كرده‌ام كه در آنها غير از پوشش‌هاي مذكورِ كلاسيك «يقه‌هاي باز و بسته»، «آستين‌هاي كوتاه و بلند»، كمربندهاي باريك و كمربندهاي پهن»، جلب توجه مي‌كنند.

مونتادون Montandin همچنين ذكر مي‌كند كه «قالپاق» از طريق ايرانيان و تركان (ص 346) و چيزمه (چكمه) نيز توسط تركان آسياي ميانه به چين و اورپا راه يافته است (ص 342).

با توجه به اين موارد مي‌توان گفت كه لباس از سر تا پا مدني تركان قديم از يك طرف الگويي براي شرق و از طرف ديگر الگويي براي غرب بوده است.

از اواسط قرون وسطي بايد تنوع در پوشش زن و مرد، شخصي و نظامي را عموماً در تأثير مدهاي تركستان جستجو كرد. مادّه‌ي مهم تجارت آسياي ميانه «ابريشم» بود.

از آنجائيكه حوزه فرهنگي غرب تا قرن ششم ميلادي نحوه استحصال وتوليد ابريشم را فرا نگرفته بود، مجبور بود ابريشم آماده را وارد كند.

به همين خاطر راهي را كه از طريق چين، تركستان، خراسان، ايران، آذربايجان،به بيزانس ختم مي‌شد، در تاريخ « Route de la soire» (جاده ابريشم) ناميده‌اند. اين راه تحت حاكميت ترك بود و همانطور كه Leon cahun در كتاب مشهور ترك به نام:

roduction ن Ihistoire de I Asie ‍‍T In قيد مي‌كند. اين بدان مفهوم است كه تجارت ابريشم دنياي قديم در انحصار تركان بود. سقوط دولت هون- سفيد و به جاي آن تشكيل امپراطوري گؤگ ترك در قرن ششم ميلادي از نتايج سياست حاكميت به همين جاده ابريشم بود.

با توجه به رساله‌ي Henri بنام Turc et Byzance اين مسئله در سياستي كه ايران تعقيب مي كرد، عبارت از محدودكردن انحصار ترك با ورود ابريشم چين از طريق دريا به بنادر خود بود.

با توجه به توضيحات مورخين بيزانس در قرن هشتم ميلادي يك دسته از راهبان هندي صندوقي پر از غوزه يا پيله ابريشم به استانبول مي‌آورند و به بيزانسي‌ها صنعت توليد ابريشم را ياد مي‌دهند و حتي وقتي ايلچي‌ گوگ ترك كه جهت عقد قرار داد با بيزانسي‌ها آمده بود اولين محصول بيزانسي‌ها را مي‌بيند، شگفت زده مي‌شود.

با توجه به تمامي اينها دنياي روم شرقي نتوانسته با ابريشم تركان از تأثير مُدهاي ابريشمي تركان به يكباره خلاصي يابد چونكه صحبت از دوراني است كه در لباس و پوشش غرب، مد آن زمان تركمنستان شرقي حاكم بوده است. در ساحه‌اي كه امروز تركستان چين ناميده مي‌شود، در شهرهاي «تورفان»، «غيزيل» و غيره از قرن چهارم تا نهم ميلادي يك تمدن شكوهمند ترك درخشيده است.

اين تمدن كه در قرن نهم ميلاديتوسط چيني‌ها تخريب شده است، بعدها توسط هيئت‌هاي علمي روس، انگليس، فرانسه و آلمان يك به يك كشف شده است.

مهمترين ويژگي اين مدنيت شكوهمند با توجه به موضوع مورد بحث مان «نقاشي ابرنگ روي گچ ديوار صومعه‌ها و معابد است كه به خيلي از موزه ‌هاي پاريس، برلين و لنينگراد (سنت پطرزبورگ)منتقل شده است.

اين نقاشي‌هاي آبرنگ بيانگر پوشش تركان آن دوره با حفظ تمامي ويژگيها از نظر رنگ و شكل است.

مستشرقان آلماني همچون Von le coq - Güren wendel در ارتباط با اين نقاشي‌هاي آبرنگ اطلس‌هاي رنگي و بزرگ چندي منتشر كرده‌اند.

مخصوصاً Von le coq در اثرش تحت نام: Bilder Atlas Zur Kunst und kulturye schishte mittel asiens

(اطلس مصور هنر و تاريخ تمدن آسياي ميانه) كه به سال 1925 در برلين به چاپ رسيده است اينطور مي‌نويسد: از آغاز قرون وسطي منشأ تمامي مدل‌هاي متنوعي كه در پوشاكزنان و مردان اروپا مشاهده مي‌شود، مدنيت تركستان است!

Von le coq كه در رأس يك هئيت علمي آلماني شخصاً به تركستان رفته و چندين اثر آفريده است معتقد است كه از تركستان چند دست لباس آماده به عنوان مدل و الگو به اروپا آورده شده است!

در پوشاك مردانه يك شلوار يا شالوار اسب سواري، كتي كه برگردان يقه‌هايش شباهت به كتهاي كنوني دارد، در پاها «چكمه» و يا «گيتر» در سربازان كمربند صاف شمشير و چنگ كمربند، در لباس شخصي‌ها در مواردي يقه باز نوك تيز بعضاً كلاه گيس (م. احتمالاً كلاه پوستي) در سر و در مواردي فقط در سمت راست يك يقه برگردان وجود دارد.

در پوشاك زنانه لباسهاي مجالس دكولته دامن بلند، كمرهاي باريك، روسري ها «إشارپ» (نوعي چارقد)، در دستها دستمال‌هاي توري و تسبيح‌هاي مرواريدي، آستين‌هاي مُدل ماهي و يا كت و دامن كلاسيك و فانتزي در حدي مدرن و معاصر است كه قرن بيستم را تداعي مي‌كند.

در صفحه 72 كتابي بنام : La vie quo tidienne des musulmans mouen aye كه به سال 1951 در پاريس به چاپ رسيده است در مورد شكل و شمايل «آلاي» آمده است كه بؤرك‌ها و قالپاق‌ها نوك تيز زنان آسياي ميانه به شكل مدي جديد در قرن سيزدهم ميلادي وارد اروپا شده است و نام «Hennin» به خود گرفته است.

م) واژه‌ي Hennin در واژه‌ نامه آلماني Wahrig، سال 1986، صفحه 627 اين طور تعريف شده است: پوشش سر و مخروطي شكل و بلندي براي خانمها با روسري‌اي كه از پشت بر آن آويزان است و مخصوصاً در فرانسه و هلند بر سر مي‌گذاشتند.